
محمدرضا گلزار
محمدرضا گلزار بازیگر، مجری و خوانندهٔ ایرانی است. او در سال ۱۳۸۵ دریافتکننده بیشترین دستمزد در بین بازیگران ایرانی بود و از آن زمان یکی از گرانترین بازیگران ایران شد.
محمدرضا گلزار بازیگر، مجری و خوانندهٔ ایرانی است. او در سال ۱۳۸۵ دریافتکننده بیشترین دستمزد در بین بازیگران ایرانی بود و از آن زمان یکی از گرانترین بازیگران ایران شد.
سام (محمدرضا گلزار) و عَبِد با هم رفقای صمیمی هستند. با گذشت زمان سام به نرگس، خواهر عبد علاقهمند میشود. عبد که قهرمان ورزشی میشود از سام چاقویی را به عنوان هدیه دریافت میکند و وقتی با چاقو ژست میگیرد ابی عکاس از او عکس میگیرد. بعد از مدتی مشخص میشود که...
اتی (احترام) سهم خود را از خانه اجاره ایی که با دوستانش اجاره کرده نپرداخته و صاحب خانه قصد دارد آنها را بیرون کند. جهانگیر جوانی که در بوتیک کار میکند مبلغ مورد نیاز اتی را فراهم میکند. اما اتی با آن مبلغ تصمیم میگیرد به خارج برود. سعی اتی برای تهیه کسری پولی که برای خارج رفتن نیاز دارد اتی را در موقعیت خطیری قرار میدهد.
داستان این سریال روایتگر چند خانواده با قصهها و مشکلاتشان میباشد که هر کاراکتر قصه و گذشته مخصوص خودش را دارد …
رحمان (سعید آقاخانی) آبدارچی یک شرکت است و پزشک به او اعلام کرده است که بهزودی از دنیا خواهد رفت. از اینجهت رحمان فکری به سرش میزند تا از مرگ خود برای خانوادهاش سودی حاصل کند؛ امّا همیشه با بدشانسی روبهرو میشود. او با دوستش انوش (بهرام افشاری) نقشههایی طراحی میکنند که اشکان (محمدرضا گلزار) پسر رئیس شرکت، بلایی سر رحمان بیاورد که خانوادهٔ رحمان با پول دیه، زندگی خوبی داشته باشند.
زوج جوانی با نام سینا و شراره (محمدرضا گلزار و مهناز افشار) برای گذراندن ماه عسل به شمال میروند و با اتفاقات غیرمنتظرهای روبهرو میشوند.
در سرزمینی به نام سومارای (خارج از سیاره زمین) فرمانروا با اهریمن پیمان می بندد تا در برابر کمک به فرزنددار شدن او، شوهر اولین دخترش را اهریمن انتخاب کند. اهریمن در سودای تصاحب فرمانروایی، مردی ترسو به نام عودکا را برای همسری دختر فرمانروا برمی گزیند، عودکا به سیاره زمین فرار می کند و سال ها بعد فرستاده ای برای بازگرداندن او، راهی می شود…
ترگل که زندگی خانوادگی خوبی ندارد دلبستهٔ عباس است، اما پدرش با ازدواج آنها مخالف است ترگل از خانه میگریزد و با عباس ازدواج میکند. عباس که قصد دارد برای کار به جزیره کیش برود، ترگل را نزد مادرش به روستا میفرستد…
داستان بازیگری به نام رضا گلزار است که از همسر خود جدا شده است، رضا و همسرش یکدیگر را دوست دارند اما برخی ارتباطات رضا باعث بدبینی همسر سابقش از او میشود.
روایتی از سرگذشت زندگی یک فرمانده جنگ ایران و عراق دارد که در زندگی اشتباهاتی مرتکب شده و در عالم برزخ سعی در جبران خطاهایش دارد. این اتفاقات در قالب طنز موقعیت رخ میدهند.
رضا (حسین یاری) در مخمصهای افتاده که برای بیرون آمدن از آن به کمک سهیل (محمدرضا گلزار) و پیمان (هومن سیدی) نیاز دارد. اما نقشه آنها آنطور که نباید پیش میرود و اتفاقاتی رخ میدهد که کنترل اوضاع را از دست همه خارج میکند و …